معرفی کتک و للر
پایگاه فرهنگی شهرستان اندیکا
پایگاه اطلاع رسانی اندیکا

نویسنده و پژوهشگر: حسین چراغیان بختیاری

 

این نوشتار به جهت معرفی دو مکان بختیاری نشین با موضوعات؛جغرافیای طبیعی، شرایط اقلیمی پوشش گیاهی و جانوری، آثار باستانی، جاذبه های گردشگری، مردم شناسی،بررسی وجه تسمیه و انعکاس مشکلات ودرد و رنج بدبختی این دیار فراموش شده نگارش یافته که امیدواریم برای دلسوزان و علاقمندان اینگونه مباحث مفید واقع گردد.شوربختانه درحالی که برخی در کاخ ها و آسمان خراشهای مرفه پایتخت و مراکز استانها آرمیده اند عده ای هرچند اندک از مردمان نجیب و شریف بختیاری مانند مردمان عهد عتیق در کندی ها و ساختمان های سنگی بدون ملات به نام لیر زندگی می کنند که در عصر حاضر می تواند برای دست اندر کاران و وجدان بشری مایه ننگ و سرافکندگی باشد لذا امیدواریم با یاری خداوند بزودی این نابسامانی ها با همت جمعی مردم و مسئولان مرتفع گردد.

جغرافیای طبیعی

 
 کتک و للر در پاشنه زاگرس "Zagros". میانی و در دامنه کوههای پر برف و تماشایی کینو "Keyno" و لیله "Lilleh" از توابع بخش چلو شهرستان اندیکا واقع گردیده که از نظر دامپروری و باغداری دارای اهمیت زیادی است.!
فاصله روستاهای کتک و للر تا شهر قلعه خواجه حدود 60 کیلو متر و تا شهرستان مسجد سلیمان 110 کیلومتر،تا اهواز 225 و تا شهرکرد 260 کیلومتر میباشد.
کوه کینو "Keyno"با ارتفاع 3750 متر ازسطح دریا، آن را بام خوزستان ناميده اند. طول این کوه حدود پنجا وپنج و عرض فرازآن بین پنج تا شش کیلومتر برآورد شده است. بلندترين قله اين کوه” بَردمَه”"Bardemah" نام دارد تسميه بردمَه، به معنی سنگ ماه می باشد چنانکه درشبهاي تاريک وبدون مهتاب نوراني است.
کوه لیله Lilleh تقریباً 3200 متر ارتفاع دارد مساحت آن معادل نیمی از کوه کینو می باشد تسمیه  لیله عبارت است از لا لا و به معنی دارنده شکاف های متعدد است ،بلند ترین قلعه این کوه "سر دول " "Sard Dul" نام دارد( سَردُول) به معنی مکان سرد و یخ زده ...!
بهترین مبدأ برای صعود روستای للر و جاده مالرو اینک کتک، نواحی جیران لم لمی و لبد است.
هرکوه نوردی که موفق به صعود کوههای لیله و کینو شود جایی شبیه رویا با مناظر زیبا، دره های عمیق، دشت سرسبز شیمبار، پرواز عقاب و پرواز دسته جمعی کرکس ها را خواهد دید همچنین اگر هوا صاف باشد دشت و صحرای خوزستان را به خوبی مشاهده خواهد کرد.!
جاذبه های طبیعی منطقه عبارتند از؛ آبشارکِنگی "Kengi" واقع در تنگ سرد للر ـ آبشارهای اسپید و شه" Espid & Shah" به معنی سیاه و سفید در تنگه میان دوآب کتک و آبشار کما”kAMA“،در موری، کمپ گردشگری تاراز و دشت جنگلی شبمبار که شکوه خاصی به منطقه بخشیده اند...
شرایط اقلیمی منطقه دارای آب و هوای معتدل کوهستانی با متوسط نزولات آسمانی که تابستان معتدل و زمستان های آن سرد و خشگ و مناطلق قشلاق آن تا حدودی گرم است.!
برف آبه کوههای کینو، لیله و تاراز ازمسیرهای طولانی دره های بازفت، شیمبار، شلا و سوسن سرخاب عبور کرده و سرشاخه های مهم رورخانه ی کارون را تشکیل می‌دهند...
منطقه ییلاقی سادات قطب الدین عبدالله موسوم به جیرون لم لمی، شوله ،لبد چهارلنگ الهیاری، پاروپه شیخ سلیمان کارکن،سد لیروک ،در یاچه تمبی،کوه جاوی و صلواتی و منطقه ی ذلقی در شمال و شمال غربی کوههای لیله و کینو از جمله ی مکان های زیبا و دیدنی و بکر در این نواحی محسوب می شوند.

حیات وحش و پوشش گیاهی.


پوشش گياهي کتک و للر از درختان کهنسال بلوط زاگرسی،بادام کوهي ،کِلخُنگ ،بَنه،چنار، ذال ذالک، مهلو ،کيکُم (افرا) تشکیل شده است که به علت قطع درختان بلوط، مافیای قاچاق ذغال،حوادث آتش سوزی، بی اختیاری جنگلبانان، عدم کاشت سالانه درخت و فرهنگ سازی حفاظتی رو به زوال و مرگ تدریجی است.!

کوههای لیله و کینو به لحاظ زیست محیطی دارای ویژگیهای خاص است،دهها گونه گیاهان  دارویی در دامنه آنها می روید،در این کو هستان پلنگ و یوز پلنگی وجود دارد که به به نوع خود منحصر به فرد است.!
کوههای لیله و کینو همانند کوه تاراز و زرد کوه بختیاری به سبب آزار بشری وضعیت خوبی ندارند اما پوشش گیاهی متنوعی ازجمله گون و بقایایی ازبوته های کَرفس،اندش ،لوه، کنگر،و گلهای وحشی به ویژه دربهاران دارا می باشند که نیازمند ساماندهی و مراقبت بیشتر از سوی متولیان اموراست.! 
شیرهای دره شیران کتک که روزگاری تا تنگه شیرکش قلمرو آنها بود بکلی منقرض شده اند،گله های یکصد راسی بز و میش کوهی که زیستگاه اصلی شان کوه های بلند اندیکا مانند;شو،ادیو، لندر،چیتک، دلا،منار،گزگاه، قلندرون،مُلر،آلا، آرام،رپی، سفید،تلخدان،صلواتی، تاراز،کینو و لیله بود امروزه از میان رفته اند...
به گفته محیط بان تعداد اندکی ازگونه های جانوری مانند بزکوهی،خرس،پلنگ، گرگ، کفتار، خرگوش و پرندگانی چون کبک،تيهو, عقاب و کرکس کم و بیش دیده می شوند که به علت نقصان درلیست سیاهه قرمز قرار گرفته اند!!
بسیاری از مردم امید دارند جهت جلوگیری اخلال در چرخه اکوسیستم و فاجعه زیست محیطی با فرهنگ سازی مستمر مسئولین بزودی شاهد بر پایی جشن تفنگ کشان از جانب شکارچیان زاگرس نشین باشیم.؟!
در همین رابطه جهت آگاهی ازکسرت گونه های جانوری در سنوات گذشته نقل دو خاطره از این حقیر نگارنده خالی از لطف نیست.
تابستان سال 1362 جهت رسیدگی به امورات عشایر بختیاری در روستای چبت بارفت مستقرشدیم، درادامه سفر چون جاده ماشین رو اساسا وجود نداشت پای پیاده از راه جیران لم لمی وارد منطقه ییلاقی لِبد در پشت کوه کینو شدیم،در هنگام ورود به منطقه بعضی از مردم موری و قطب الدین عبدالله را دیدم که به شیوه سنتی در حال خرمن کوب کردن محصولات کشاورزی با چهارپایان (مانند گاو ،خر و قاطر)بودند، برخی دیگر از گله های گوسفند در چراگاهها و مزارع مراقبت میکردند، قبل از ورود به روستای لبد دیوارهای سنگی کت و پهن بقایای بک قلعه قدیمی را نشان می داد، با فاصله بسیار کمی از دهکده زمستانه،تجمع چادرنشینان را دیدم که مردم مانند یک اردوگاه موقت در رفت و آمد بودند.
ساکنان روستای لبد هر ساله به علت برف سنگین و مسدود شدن جاده های مالرو و نداشتن هرگونه امکانات رفاهی هر سال ففط 6 ماه با جهان خارج درارتباط بودند،آنها مجبور بودند ازقبل مایحتاج خود را برای نیمه دیگر سال تهیه و در انبارها ذخیره نمایند.!
مردمان کوه نشین بختیاری برای بزرگان و رهبران محلی خود احترام فوق‌العاده ای قائل هستند ،کوچکتر ها برسم ادب در دید و بازدید ها و گذرها و مجالس بعد از سلام و عرض ادب دست بزرگترها را می بوسیدند و بزرگترها به کوچکترها احترام و ابراز محبت می کردند.!
یک شب منزل فتح الله خان الهیاری فرزند مراد خان از خوانین چهارلنگ بودیم، هوا کمی سرد بود،شب را آنجابا همراهان بیتوته کردیم، خدم خان آتشی برافروختند و به رسم مهمان نوازی عشایربختیاری گوسفند ذبح کردند پذیرایی مفصلی گردید....
شب باب گفتگو پیش آمد،بنده به فتح الله خان گفتم اقای الهیاری فردا انشاءالله باهم می رویم شکار پازن، بز و میش کوهی،ایشان هم با کمال فروتنی گفتند چشم به دیده منت همراهی میکنم،یک دفعه یکی از ملازمان خان که مرد قابلی بود بلند شد و گفت؛ فتح الله خان تفنگ خود را به زمین گذاشته.! گفتم چطور؟ وی بعد ازکسب اجازه از فتح الله خان گفت؛ ما عشایراعتقاد داریم و به تجربه هم ثابت شده است هر صیادی در طول عمرش بیش از هزار بز و میش کوهی را شکار کند،دیگر مجاز به شکار کردن نیست زیرا جانش به خطر می افتد و یا دست کم بعد از هر شکار دچار بیماری و یا خسارتهای مالی بسیار می شود به همین مناسبت فتح الله خان دیگر نمی تواند مانند گذشته شکارکند و همه ی شکارچی ها ی بختیاری به این موضوع واقف هستند ...!
چند ماه بعد یک روز در روستای برهان عالی منزل یکی ازشوراهای محلی بنام شیخ موسی جمالی بودم، دکتر حاجتمراد صادقی هم در این سفر حضور داشتند، موسی پوست دو پلنگ پر از کاه را به سقف خانه اش آویزان کرده بود و قتی جریان را جویا شدم گفت اقای چراغیان؛ ما شبان هستیم و در این کوهستان زندگی میکنم یک ماه پیش دو پلنگ در کوه به گوسفندان من حمله کردند ناچاراً آنهارا شکارکردم، موسی گفت؛ سال گذشته یک خرس بصورت ناگهانی در ناحیه خرمن ها به من حمله ورشد اسلحه از دستم افتاد حدود نیم ساعت بایکدیگر درگیر بودیم نبرد سختی بین ما اتفاق افتاد، همانطور که می بینید تمام دست و پا و کمرم را زخمی کرده است ، در همین حال خرس دیگری هم آشکار شد مرگ را در جلو چشمان خود دیدم  به  سختی خود را به اسلحه رساندم ، یکی را به چب و دیگری را به راست زدم و سرانجام من پیروز میدان شدم و اکنون درخدمت شما هستم.... !

آثارباستانی و جاذبه های گردشگری


روستای های کتک و للر که در رأس جلگه ی شیمبار خود نمائی میکنند مناطقی سرسبز و خوش آب و هوا با مردمی مهمان نواز که هنوز به سبک و سیاق گذشته روزگار می گذرانند این دهستان از قدیم الایام به سبب ثروت زیاد و ویزگی مناطق ییلاقی و قشلاقی نزدیک به هم از موقعیت و ارزش بالایی برخوردار بوده است..!
اهمیت این قراء به داشتن جنگل متراکم بلوط، باغستان انار و درختان مثمر دیگر  مانند:گردو، گلابی،انگور وعلفزارها و  مراتع وسیع کوهستانی، آب تنگ سرد، آب تنگه کدی است همچنین  یک جلد قرآن قدیمی موسوم به قرآن سرخ به خط علی اسماعیل گیلکی معروف به بابازاهد گیلانی می باشد این قرآن نفیس که مردم از کرامات او سخن ها گفته اند در سال 855 خورشیدی کتابت شده و اکنون در نرد خاندان ملا عزیزالله رحیمی در روستای للر نگهداری میگردد.
 کتیبه کنگی واقع در تنگه مالگه للر، قلعه کوتک یا اتابک، قلعه دختر، معبد زرتشتیان، جاده سنگ فرش چنگا موسوم به (دارالیهود..!) با قدمت چند هزار ساله هم نشان دهنده اهمیت منطقه درادوار گذشته است که بنا به نظر کارشناسی مقارن با تمدن شوش و ایذه می باشند.!
قلعه اتابک  یا اتابکان لر در برخی اسناد بنام قلعه کُوتک درج گردیده و قدمت آن به دوره  اشکانی و ساسانیان باز میگردد که نیازمند بررسی و مطالعه بیشتر باستان شناسان است...!
قلعه پررمز و راز دختردر مقابل قلعه دیگری در تنگه ماذر واقع شده است به گفته کهن سالان قلعه دخترداستان عاشقانه ای دارد که با سنگ فرش قلعه دلا و چنگا کتک مرتبط است...!
آثارباستانی و مکانهای تفریحی و مذهبی للر عبارتند از: آبشارزیبای کنگی، چشمه تنگ سرد، غار تاریخی گنجگاه،آتشکده زرتشتیان، قبور زرتشتیان، بردگوری ها، ساختمانهای کوتاه سنگی با پلاستر کاه و گل موسوم به لیر، آستانه محمد بن همام در تنگه پلی و آستانه سید احمد سبزواری معروف به فولاد کمان می باشد...
آثارباستانی و مکانهای تفریحی و مذهبی کتک  عبارتند از؛ ساختمانی های سنگی بدون ملات موسوم به لیر باسقف اشجارجنگلی و بام کاهگلی، آبشارهای سفید و سیاه، بقایای آسیاب های آبی دره کدی،قلعه کوتک یا اتابکان، قلعه لیری علیمردان خان چهارلنگ، آثار شهر مخروبه چنگا،آستانه برهان عالی در اینک، قدمگاه ابوالفضاله = احمد فداله (معروف به برادراحمد [گهِ گحِ مَد] واقع دربنار کتک)، قدمگاه سید احمد دال درکوه کینو رندستون بالا، قدمگاه سلطان ابراهیم (ع) در انتهای باغات انار کتک، در مکانی معروف به مُمبر...!
درشجره نامه شاه مال بابادی که تاریخ آن 701 ه.ق می باشد در باب مریدان طوایف بختیاری بدین گونه آمده است؛ طایفه لیری(شاید للری) کردان کتکی، کردان ماذری، طایفه رضایی، کردان شاه منصوری، کردان شاپوری و بسیاری دیگر نام برده شده است(توضیح ـ کردان یا گردان به معنی، سیار، چرخنده، متحرک، چادرنشینان و چوپانان است)
در تذکره قطب الدین عبدالله از طوایف و تیره های بختیاری از جمله خانه اتابک، دربندیان بازفت، موگویی، قائد راکی، استکی، کسیران حموله، ورکوهیان کمفه،کسدیان آرپناه و تیره منبریان کتک نام برده شده است.
در شجره نامه سلطان ابراهیم (ع)که مربوط به سنه 750ه،ق است و اصل آن نزد خاندان قاضی زاده دزفولی می باشد بعد از شرح مفصلی آمده است؛” املاک استک، اینک،چال سکه، فاریاب تنگ تکاب تاراه کافرکش تاکوه سفید و کوه صلواتی از موقوفات است."... !
چنانکه میدانیم بعد ازاسلام تازیان و اعراب زیادی بعلت وجود فراوانی نعمت و شرایط مناسب اقلیمی به هر ترتیب وارد خاک ایران شدند....در خلال سالهای 300ه.ق به لحاظ اختلاف و کشمکش بین اعراب مسلمان به ویژه بنی امیه و بنی عباس با علویان و شیعیان علی(ع) گروه ها و افرادی از آنها به کوهستانهای لرستان بزرگ پناه آوردند و با بزرگان الواربیعت نموده و آنها به تبلیغ مذهب تشیع پرداختند.الوار نیک نهاد که خود موحد واقف و پاک دل بودند مطیع و منقاد کشته و بعد از موت برای برخی از مومنین مقبره و قدمگاه ساختند و هنوز الوار اهورایی کوهستان در مقام سوگند به مقدسات با استغاثه دارند برلب :به ای افتو، به ای وجاق، به بِره والی ،به قُرون سُور باوازهد ،به مَمی همام، به اِی گَه گِح مَد .....!

مردم شناسی و جمعیت  

للر، مقارن با انقلاب اسلامی، 4 آبادی، 650 خانوار و 3200 نفر جمعیت داشت که به علت فقر و بیکاری حدود 400 خانواراز آنها به شهرستان دزفول(شهرک مهاجرین، مدرس، ولی آباد، کلولی)،و شهرستان شوشتر(جنت مکان، چمران و کلالک) و گتوند مهاجرت کردند.
[« آمار سال ( 1399) ـ للر و تنگه پلی 250 خانوار و 1470نفر جمعیت دارد»]
بر طبق کنفدراسیون ایل جلیل بختیاری، مردم للر از طایفه بهداروند و ازبخش هفت لنگ محسوب می شوند  للری ها به هشت تیره: مادالو، تاسِلو، پَلینی، بْنه دار، باروری، خواجه، بهاءالدین و محمد حاجی تقسیم می شوند، به نظر می رسد برخی ازاین واژه ها مربوط به زبان ( اکاسره) پهلوی قدیم است که نیازمند بررسی بیشتر است...
مردم للر در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق دوازده شهید والا مقام به این آب و خاک تقدیم کرده اند  که قبور همگی آنها در شهرستان دزفول واقع است.....!
اشخاص متدین و مشاهیر للر که درگذشته به نحوی یاری رسان مردم بودند و مردمان به نیکی از آنها یاد کرده اند و بنده هم  بیشتر آنها را از نزدیک می شناسم مانند :حاج آزاد رئیسی للری، ملا علی همت رئیسی ، ملا برفی نوشاد، ملاعزیزالله رحیمی،ملا سلطانمراد رضایی ، ملا حاجی مراد رحیمی، ملا صفر رئیسی ، ملا آقا سلطان رئیسی، ملا شیخ محمدعلی رحیمی، ملا طهماسب رئیسی، ملا احمد رحیمی و ملا شمس الدین رئیسی.....

کتک، تا دوران افشاریه و زندیه جمعبت متراکمی داشت بطوریکه سرریز جمعیت آن وارد روستاهای حومه آبژدان و قلعه خواجه می شدند این روند تا دوران قاجار و پهلوی کم و بیش ادامه داشت...
کتک بعد ازانقلاب اسلامی تا اواسط  دهه ی هفتاد 21 آبادی و بیش از 5000 نفر جمعیت داشت،با گذشت زمان مردم این دیار به علت بیکاری و نداشتن ممردرآمد دست به مهاجرت گسترده زدند و درکول جاز شوشتر (شهرک شرافت)،دزفول(سیا منصور)، شهرک پنجم گتوند و شهرستانها ی مسجدسلیمان و اهواز سکونت اختیار کردند.
[« 1397 خورشیدی، آمارکتک و شهرک تازه تاسیس آن در مجموع  195 خانوار و 998 نفر جمعیت دارد.»]
مردم خونگرم و مهمان نواز کتک از طایفه چهارلنگ محمد صالح و ازایل بختیاری محسوب می شوند.کتکی ها به سه تیره منبری،کدینی و سه قُمه تقسیم می شوند و مانند للری ها با گویش بختیاری تکلم می نمایند و از آداب و رسوم خاص خود تبعیت می‌کنند...
 مردم کتک  مانند سایر طوایف بختیاری در بسیاری از جنگها ازجمله:جنگهای محمدتقی خان چهارلنگ و جنگ سفید دشت حضور فعال داشته اند.
شهید غلامحسین کتکی فرزند مرید یکی از کارشناسان زبده شرکت ملی نفت ایران بود در زمستان 1363 در مسجدسلیمان با او ملاقات کردم، تازه برای مرخصی از منطقه ی جنگی جنوب برگشته بود او که مردی متدین، با اخلاق و ایران دوست بود گفت ؛دشمن درصدد تخریب و قطع شریان حیاتی نفت ایران است، من به همراه دوستانم بزودی به غرب کشور می رویم، ما نمی گذاریم تازیان به مقصود خود برسند و سرانجام جان شیرین خود را در راه سربلندی ایران عزیز گذاشت ودر مورخه  1364/1/22درمرز دهلران به شهادت رسید.
مردم کتک در جریان جنگ ایران و عراق در جمع آوری کمک های مردمی مشارکت فعال داشتند و چند جانباز و آزاده و دو شهید به نام های شهید یحیی مولایی و شهید غلامحسین کتکی را به این آب و خاک  تقدیم کرده اند که قبور آنها در قطعه شهدای چهاربیشه مسجدسلیمان است.
درنیم قرن اخیر افرادی خودساخته ازسرعشق و علاقه در مناطق محروم عشایری به عنوان معلم خدمات ارزنده ای  به قشر محروم عشایر نمودند و در سختی ها غم ها و شادی ها کنار مردم بودند، آقایان استاد آجعفرقادری، محمد طاهر شریف پور زراسوند، ناصر طاهری،ستم صالحی، خسرو کتکی،عبدالحسین طاهر از جمله ی این معلمین بودند.
اگرچه در سال 1396بصورت ویژه در گرامیداشت استاد محمد بهمن بیگی  از استاد جعفر قادری در 6 مرکز استان تجلیل و تقدیر به عمل آمد و یک فیلم مستند از آن سالهای پرمشقت توسط محمدرضا حاجی پور عکاس و مستند ساز بختیاری ساخته و از طریق سیمای خوزستان پخش شد، اما شایسته است بازهم تهیه‌ کنندگان و کارگردانان به این امر بپردازند و مستندی اززندگی این گونه شخصیت ها که در ایل بختیاری کم نیستند تهیه و به جامعه معرفی نمایند.
در خاتمه به پاس ارج نهادن به خدمات خدا پسندانه پیشینیان‌ یاد می کنیم ازبزرگان کتک از جمله: ملا خدا کرم  و فرزندش ملا محمدحسین کلانتری و فرزندانش ملا غلامحسین و ملا حسن کلانتری ازدیگر بزرگان و مشاهیر کتک، می توان ؛ کربلایی امامقلی صادقی، ملا محمد طاهری، شخصیت سیاسی اجتماعی نصرت الله تبوک کتکی، ملا عبدالوهاب کلانتری، ملا قنبر قادری، ملا مجید قادری، حاج جعفرقلی ایزدپناه، آنصرالله صادقی ، آسعید طاهری معروف به خمکار،آحسین مولایی ،حاج مرداس شمس زاده، عباس قادری، ملا شاهرضا صادقی، حاج علیمراد ناصری کتکی و شاعر فرهیخته بختیاری استاد مرتضی طاهری ملقب به کینو را نامبرد...

مشکلات و معیشت


معیشت اهالی کتک و للر، چنانکه پیش از این گفتیم از راه پرورش احشام،کشاورزی دیم و باغداری بدست می آمد که به علت میزان نزولات آسمانی، کمبود علوفه و تخریب مراتع درحال حاضرازرونق چندانی برخوردار نیست.....!
باغستانهای منطقه کتک و للر هرکدام بطور جداگانه حدود سه کیلومتر طول و پنجاه تا یکصد و پنجاه تا دویست متر عرض دارند، درباغات کتک بیش از یکصد هزار اصله درخت انار و اندکی درخت انجیر، گلابی، گردو و مو( انگور) وجود دارد که بخش زیادی از منبع در آمد مردم این دیار فراموش شده و دور افتاده به حساب می آمد...!
شوربختانه امروزه باغستانهای کتک و للر که عمر و قدمت آنها به دوره ساسانیان باز می گردد به علت های گوناگون ازجمله پیری،بیماری،ازبین رفتن انهار، مهاجرت عشایر، و عدم حمایت جدی و مستمر بخش کشاورزی، هرساله در حال پژمردگی، خشکیدن و رو به اضمحلال و نابودی هستند.! (نکته:اخیرا اقدامات مختصری صورت گرفته)
روستاهای کتک و للر دارای آب، برق، مدرسه، خانه بهداشت، فروشگاه عشایری و دهیاری می باشند. با این همه مردم و بخصوص جوانان به جهت فاصله طبقاتی شهر و روستا و نبود زیر ساخت اشتغال، تمایل زیادی به ماندن در روستاها و مناطق عشایری را ندارند، این فرایند نتیجه دوئیت متولیان برنامه و بودجه و برخی سازمانهای دولتی است...؟! متاسفانه وضعیت کنونی عشایر کوه نشین به علت های مختلف ازجمله:خشکسالی های پی در پی، فقر، کمبود آذوقه و علوفه دامی، سوءتغذیه، مرگ و میرهای ناشی از حوادث جاده ای، زنان و زایمان، پدیده عقرب زدگی، در دسترس نبودن دکتر و دارو، بیمارستان، بهداشت و سلامت،بسیار اسفناک گزارش شده است..!
برخی مناطق عشایری کوه نشین مانند للر از نظر زیر ساخت و آسفالت جاده ای و به خصوص مسکن و بهداشت وضعیت مناسبی ندارند. اکثریت مردم کتک و للر در خانه های محقر با مصالح سنگ و گل مربوط به عهد کهن موسوم به” لیر“زندگی می کنند، فقر و نداری در للر بیداد می‌کند به همین سبب مردمی که با اندک معاش و پول یارانه زندگی می کنند می گویند؛ توانمندی باز پرداخت اقساط وام مسکن احتمالی را ندارند و این در حالی است که 48 واحد مسکونی بصورت مثنی و بلاتکلیف در للر رها شده است..!

امروزه فولکلور و خورده فرهنگها رنگ باخته، فرهنگ دینی در مصاف با تهاجم های فرهنگی آسیب دیده، سلسله مراتب طایفه ای مانند «کدخدا، معتمد،ریش سفید» یا به عبارت دیگر بزرگ و کوچکی که از قدیم الایام نقش محوری و تعیین کننده در مسائل مهم سیاسی و اجتماعی در بین مردم و طوایف داشت و از جانب حکومت ها هم کم و بیش تقویت می شد، تقریباً ازبین رفته است.بسیاری از اختلافات ملک و مرتع همچنان لاینحل مانده و ممکن است به علت تغییرات اقلیمی و مسئله آب در آینده به یک کشمکش جدی دربین جامعه ایلیاتی و مناطق پایین دست تبدیل شود و آینده روشنی هم برای آن متصور نیست.!
از دیگر مشکلات عدیده این نواحی وجود عده ای افرادی سود جو و فرصت طلب مانند گورکن ها و جویندگان عتیقه می باشند که هرازگاهی دربرخی مکانها تحت عنوان گردشگر جا خوش میکنند و با همکاری دلالان هویت ومیراث فرهنگی منطقه را تهدید و تخریب می کنند....!
همچنین عدم ارائه آموزش های فرهنگی و معیارهای سنتی ، عدم آنتن دهی شبکه های صدا و سیما، بدآموزی ماهواره ها و فضای مجازی و اعتیاد روز افزون به مواد افیونی، دامن گیر بسیاری از مردمان کوه نشین شده است که از منظر دیگر جای تأمل بسیار دارد....!!!

وجه تسمیه للر


در تسمیه للر اقوال و نظریات مختلفی وجود دارد برخی بر این باورند للر برگرفته ازنام لُر است به گفته ی اکابرین للر واژه للر "Lalar"ماخذ از واژه پهلوی لیری" Liri"و یا لوبی "Lubi" است که بر اثر استعمال زیاد واژه للر یا للری پدیدار گشته است...

یاقوت حموی در قرن هفتم هجری قمری نام لور (لر) را به قبایل گردی که در کوهستانهای بین خوزستان و اصفهان زندگی میکنند اطلاق کرده و ناحیه ای  را که آنان زندگی میکنند بنام بلاد لرستان یا لر یا ( للر)نام برده است.

در للر سنگ نوشته ای درنزدیکی آستانه سید محمد سبزواری ملقب به فولاد کمان وجود دارد که منتصب به بَدر است...!
 ملا صفر رئیسی از معمرین للر گفت: این مکان قبر بَدر اولین حاکم لرستان است و به همین مناسبت وی للر را ام القراء لرستان بزرگ می دانست.( 1366 خورشیدی ).. !
در کتاب تاریخ گزیده نوشته ی حمدالله مستوفی که در سنه720 ه.ق تالیف شده آمده است:
ولایت لرستان دو قسم است، لر بزرگ و لر کوچک به اعتبار دو برادر که در قرب سنهٔ ثلاثمایه هجری (300- 500ه ق) حاکم آنجا بوده‌اند، بَدر نام حاکم لرستان بزرگ بود و منصور نام حاکم لرستان کوچک ( خرم آباد) ، بَدر مدتی دراز در حکومت روزگار گذرانید. چون او درگذشت، حکومت به نوه او نصرالدین محمد بن هلال بن بَدر رسید وی حاکمی عادل بود و وزیر او محمد خورشید نام داشت. درآن روزگار نیمی از زمین لرستان در تصرف شولان بود، پیشوای آنها سيف الدين ماكان روزبهاني بود كه از خاندان قديمي و از عهد اكاسره(ساسانیان) حاكم آن ديار بود...!
گروهی دیگر چهار هزار و پانصد سال عقب تر می روند و به نقل مینورسکی آنها را باز ماندگان قوم لولوبی ها می دانند که با کوتی ها همسایه اند. لولوبی "Lulubi" در زبان آشوری به معنی کوهستان و لِر « جنگل نشین »است.!

وجه تسمیه کتک


واژه اساطیری کتک” Kotok “در مشجرات کوتک” kutak“ آمده است و تسمیه آن به عقیده این حقیر نگارنده عبارت از کوه تک - تقرب انسان به خدای یگانه است!
[« توضیح - نقل یک خاطره ؛ پاییز سال 1362خورشیدی برای تجدید انتخابات شوراهای عشایری مدت سه ماه با انتظامات کامل در سرتنگ چلو مستقر شدیم، چون وصف کلانتران کتک را از پدرم شنیده بودم خیلی تمایل داشتم آنان از نزدیک ببینم، از قضا در آن روزگار پیش آمدی دست داد و ملاحسن کلانتری و ملا محمد طاهری را با چهل سوار درسرتنگ چلو ملاقات کردم که شرح داستان آن در این مختصر نمی گنجد...
بهار سال 1363، ملا حسن را در ده بزرگ ملاقات کردم او مردی، تنومند، قدرتمند و بسیار با نفوذ بود، راجع به موقعیت مردمان ذلقی و احمد فداله سؤال هایی کردم وایشان هم بدرستی پاسخ دادند، ملا حسن قدری شوخ طبع بود، چون هالو خورزایی درکاربود به سختی از او جدا شدم و به همراه ملا مجید قادری از اعضاء شوراها که داماد ملا محمد طاهری بود عازم منطقه ییلاقی اینُک شدیم...
در مسیر حرکت سیاه چادرها از راه دور و نزدیک در کنار درختان سرسبز بلوط دیده می شدند، جاده کمی سنگلاخ بود،مردم محل به این سنگ ها آیر میگفتند، وقتی سوار اسب با همراهانمان از میان چادرنشینان عبور میکردیم، مردم با گشاده رویی به استقبال می آمدند،خوش آمد میگفتند و تعارف میکردند..!
در اینُک دو روز مهمان ملا محمد خان طاهری پسر ملا روزعلی بودیم، ملا محمد حدود شصت و پنج سال سن داشت، او مردی خوش سیما آراسته ، دانا، با سخاوت و با اخلاق بود.همه وقت اسب و زین ایشان آماده بود و افرادی در رکاب او حاظر بودند، در اینُک که بودیم هنگام اقامه نماز عبا بردوش می گذاشت، ملا محمد در مقام قضاوت و حل وفصل اختلافات مورد اعتماد مردم منطقه و طوایف مختلف بختیاری مانند زراسوند، مدملیل راکی ، بجویی راکی ، شهنی راکی، بابادی ، اسیوند، بامدی، ذلقی،پیر قطب الدین عبدالله، شیخ کاگن، چهارلنگ الهیاری، للری، منجزی ، بهداروند، موری و گندلی بود...
ملا محمد طاهری هنگام مواجهه با بچه ها بطور عام، فقیریا غنی دست نوازش برسر آنها می کشید، همه وقت دانش آموزان را تشویق به درس خواندن می کرد و میگفت اینها امید های آینده مملکت و ایل هستند...!» ]
از ملا محمد پرسیدم، کتک، استک و اینک به چه معنی می باشند.؟ملا محمد تبسمی زد و مطالبی به این مضمون گفت؛اقوام قدیم شهر چنگا،(عیلامیان، ساسانیان)، و اتابکان لر که اینجا قلعه دارند، این نامها سینه به سینه بما رسیده و از روی تجربه می توان گفت؛ کتک (kotok) به معنی کوه بلنداست،اینک (inok)به معنی  بالا، مکان علیا و استک (estak) به معنی مکان سفلی و پایین دست و بادگیر، برای اکراد و چادر نشینان است...!
 وی راجع به چشمه معروف کدی (kedy ) گفت؛ به نظرم آب هم مانند نور خورشید و آتش درنزد پیشینیان مقدس بود، زیرا نیاکان ما هرساله در فصل بهار آتش می افروختند و با قربانی کردن گاو و گوسفند اقدام به ترمیم چشمه ها و جویهای آب باغات می کردند و امروزه هم این رسم متداول است به همبن مناسبت آب چشمه کدی  که تا نیمه بهار یخبندان می باشد ازقدیم الایام نظرگاه بوده  و به معنی آب مقدس است و ریشه اعتقادی و اهورایی دارد...!
ملا مجید قادری ضمن تأیید سخنان ملا محمد اشعاری ازشاهنامه خواند و گفت: احتمالاً نام کتک و کوه کینو و کدی با نام کیامرث ، کی کواد (کیقباد) و کی لهراسب جد اعلای لرها و داستانهای شاهنامه مرتبط است.....!
برخی دیگربا استفاده ار مشجرات تسمیه کتک رابه نقل ازتاریخ گزیده برگرفته از نام کردان فضلوی اهل جبل السماق شام که به اتابکان هزار اسب معروف می باشند نسبت می دهند، هزاراسبان که به نام اتابکان لر شناخته می‌شوند نام سرسلسله ا‌کراد است که بین سال های (۵۵۰تا ۸۲۷ هَ. ق.)، (۱۱۴۸ تا ۱۴۲۴ م) به نواحی لرستان کنونی و بخش‌هایی از استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری حکومت کرده‌اند.
اتابکان لربه دو دسته لربزرگ و لرکوچک تقسیم می‌ شوند، پایتخت اتابکان لربزرگ شهر ایذه (ایذج) و پایتخت اتابکان لرکوچک در شهرخرم‌آباد بود، سر سلسله اتابکان که مردی شجاع و دلیر بود ابو طاهر و فرزندش که حاکمی عادل و دادگستر بود هزار اسب نام داشت و ازشولستان، کهکیلویه تا حدود اصفهان را به تصرف خود در آوردند...
اما چنانکه پیش از این گفتیم به گمان دیگر، کتک یا (کو + تی+ کِیون)از بقایای یک قوم کهن از عهد باستان به نام کوتی Cuty یاکورتیون یا گوتی ها هستند.!
زیرا نام های کتک، کینو، اینک و کِدی در راس باغات انار و خرابه های شهر چنگا ،کتیه خط میخی کنگی واقع در تنگه سرد للر و سنگ فرش منطقه چنگا می تواند شاهدی بر این مدعا باشد...
در برخی از کتب تاریخی آمده است؛ 3000 سال قبل از میلاد مسیح(ع) آریائیها به ایران آمده اند و قسمتی ازآنها به فارس رفته ودسته دیگر به کوههای زاگرس آمدند و به نامهای طوایف لولوبی، کوتی، مانائی، کاردوس،خالدی،کاردو، و ماد و پارس معروف شدند.
سرهنری راولینسون شرق شناس بریتانیائی مینویسد؛ قومی بنام کوتی یا کورتیون در کتیبه های آشوریان که به خط میخی نوشته شده است دیده میشود، درزبان آشوری (کوتی،کورتیون، کوتیون) به معنای سرزمین جنگجویان است.!
دیترامان می نویسد؛ گوتی ها ازکوهستانهای زاگرس فرود آمدند و در سرزمینهای پست بین النهرین سکنی گزیدند و پس از چندی به فتح بابل دست زدند (کلنگل 1966، ص220) لولوبی ها (شاید ساکنان قدیم کوه لیله) را در این زمان از همسایگان گوتیها(یا همان کوتی ها) می داند، هردو طایفه که ریشه در نژاد هند اروپائی داشتند و به سبب اهمیت و آبادانی شهرهایشان و فراوانی ثروت (گنجها، باغها ) در آن شهر ها مورد احترام مردمان خوزستان قرار گرفتند.(ایگ اشتدت، 1961،ص62 ) وی در ادامه می نویسد:” گوتیها طایفه ای از ساکنان قدیم زاگرس بوده است این گروه نارامیسن پادشاه آکد راشکست داده و بر بابل مسلط شدند“..!!
 هرودوت مورخ یونانی در این رابطه می نویسد؛ اقوامی با نام "goutiyan" کوتیون ، لولوبی‌ها و سپس کاسی ها به ترتیب از شمال به جنوب در سرزمین  "mediya" مدیا،( مادها) نواحی غربی ایران می‌زیسته‌اند.این اقوام با "houriyan" هوریان و "aked" اکدی‌ها و "soumer" سومری‌ها ارتباطاتی داشته‌اند و لولوبی‌ها از نخستین گروه اقوامی بودند که در هزاره چهارم پیش از میلاد در "fallat iran" فلات ایران می زیستند.!
میخائیل دیاکونوف روسی،نویسنده کتاب تاریخ ماد می نویسد:اقوام گوتي به زبان مستقلي سخن مي گفتند كه تا اندازه اي با زبان گروه عیلامی ها و لولوبي ها و كاسي ها كه درنواحي زاگرس زندگي مي كردند مشابهت داشته است.!
اقوام کوتی از اولین اقوامی بودند که ازروستا نشینی به شهرنشینی روی آوردند و موقعیت جغرافیایی آنها از شمال به داغستان از شرق به گرجستان و آنادولی ترکیه و از جنوب به استانهای لرستان، اصفهان، بختیاری و از شرق به دریای خزر می رسید. و حدود 2200 سال قبل از میلاد به رهبری اندر پاتین دولت کوتی را تشکیل دادند شیوه حکومتی آنها نسبتا دموکراتیک و انتخابی بوده است.کوتی ها خدای یکتا را پرستش می کردند و در طول حکومت آنها 19 نفر به فرماندهی و رهبری رسیدند که اکثرا" بین 2 الی 7 سال طول می کشید.! در زمان حکومت "الاولموش"(ازرهبران دولت کوتی ) سرزمین کوتی گسترش بیشتری یا فت و دولت های عیلام و سومر با خواست خود و دولت اکد با جنگ تابع حکومت کوتی گردید و آخرین رهبر آنها "تریکان" "Tirkan نام داشت...

تسمیه کوه کینو

تسمیه کینو حرف ]ک[مخفف کوه می باشد ]ی[ حرف ربط  و ]نو[ احتمالا" اشاره به نام حضرت نوح نبی(ع)است - در واقع کینو، کینوح  و کوه تقرب به خداوند یگانه است...! در قدیم در اکثر کوهها مراسم مذهبی برگذار می شد
در قرآن کریم آمده است چون طوفان فروکش کرد کشتی نوح درکوه"جودی“ قرار گرفت.بیشتر قصص نوح نبی در تاریخ و  گتیبه های سومری است.سومر یا سام نام یکی از فرندان نوح نبی است که به سرزمین عراق و یهودیان بابل و بین النهرین گفته می شود.
اقوامی که درکوه جودی زندگی می کرده اند گوتی نام داشته اند" احتمال دارد اقوم کوتی نام کینوح (کوه+نوح ) را اطلاق کرده باشندکه براثر استعمال زیاد واژه "کینو" پدیدار گشته است.
در مورد مکان کوه جودی تمامی نظریات و نقل قولهای که درکتب مختلف آمده است فاقد هرگونه مستندات است به گفته برخی از مفسران محل کوه جودی درموصل است، این مطلب ازنقطه نظر موقعیت جغرافیائی و حجم عظیم طوفان نوح نمی تواند درست باشد زیرا ارتفاع کوه کینوح خوزستان ازموصل عراق ازسطح دریابسیار بالاتراست.!
گروهی دیگر باذکر دلایلی محل آن را  به کوه آرارات نسبت می دهند، این مطلب هم بنا به گفته ی محققین غربی نمی تواند صحیح باشد زیرا مترجمین تورات،کوه اکراد (چادرنشینان)را به اشتباه آرارات ترجمه کرده اند به همین مناسبت از نظر معنی با احتیاط می توان گفت که کوه جودی یا کوتی همان کوه کینو یا کینوح است، صرف نظر موضوعات فوق در این کوه منطقه ای به نام جوجو
های کینوح از هزاران سال پیش و جود داشته و هم اکنون هم به نام جو جو های آب متداول است، نکته جالب توجه دیگر این است، برابر برخی از روایات سامی اطراف کوه جودی ‌سر سبز است ‌و درآن درخت بلوط می‌ روید...!!!

ای مـام  سرسپید، سفینه ی نـوح            
 ای گنبد خـضرا  ای  کـوه  کینوح
ای همنشین لیله ، یـار  ابر و  بـاد             
ای گیسوی بلند کارون  مرحم روح
زمین ز گردش ایام  گشته پر زجور
بشنو صدای تیشه ی نجار بوالفتوح
 کوتی و  لولوبـی  و  اکراد  و  الوار
دست جود بر سر و اینجا منزل نوح...!

 پایان، شاد باشید.
___________
با یاری از؛
( قران کریم، سوره هود آیه 44)
میخائیل دیاکو نوف - تاریخ ماد.  ص۱۰۳،۱۰۴،۱۲ . ISBN 964-445-106-6
حمدالله مستوفی ـ تاریخ کزیده
تفسیر المیزان ـ ج10ص348
تاریخ مشیر الدوله - تاریخ هرودوت
دیترامان-بختیاریها عشایر کوچ نشینص، 55
سرهنری راوینسون -  تاریخ ملل  شرق
علیزاده گل سفیدی - تشیع در بختیاری
شجرنامه  شاه مال بابادی
شجرنامه سلطان ابراهیم
تذکره نامه قطب الدین عبدالله
یادداشتهای حسین چراغیان بختیاری
شعر از   ؛ حسین  چراغیان بختیاری


این صفحه را به اشتراک بگذارید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 85
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 238
بازدید ماه : 1325
بازدید کل : 81777
تعداد مطالب : 175
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1